به سادگی یه نودل...

چقدر خام بودم....!

به سادگی یه نودل...

چقدر خام بودم....!

اه...



اینی ک من دارم میکشم،درد بی توبودن نیست… تاوان با تو بودنه…


خیال کردی وقتی همراه دیگری از کنارم میگذری دنیا به آخر میرسد…؟ دنیایت من بودم که به آخر رسیدم… تو اکنون هیچ نیستی…


لاک غلط گیر برمیدارم و “تو”را از تمام خاطراتم پاک میکنم “تـــــــــو” غلط اضافی زندگیم بودی


گاهی به بعضیا باید بگی عزیزم اگه برام بزرگ شده بودی فقط بخاطر خطای دیدم بود… می دونی که، من “استیگماتم”


سردخواهد شدروزهایت بی آغوش من… برتن کن دروغ های را ک بافتی…


یک خط داشت، اما هفت خط بود…. به همین سادگی!!!



باید قاب بگیرم حرفهایت را… همه “عکس” شدند…! 



نمى دانم!
سیگار مى کشم یا حسرت نبودنت را!؟
ریه هایم را پر از دود مى کنم یا پر از آه رفتنت؟!
نمى دانم تو را دود مى کنم یا خاطراتت را؟!
اصلأ چه فرقى مى کند؟!
تو رفته اى و من سیگار و حسرت و آه را با هم مى کشم…


خدارو شکر..دیگه هیچوقت گرسنه نمیشم..به یمن وجودت هر روز غصه میخورم..!


زن ظریفه..نه ضعیفه..! ضعیف اون پسریه که نمیتونه یه ساعت چشم ودلش رو نگه داره…



گمشده این نسل اعتماداست نه اعتقاد. افسوس ک نه بر اعتمادها اعتقاداست، ونه بر اعتقادهااعتماد…..


خداحافظ تابستان
یادت باشد
 روزهای گرمت به سردی گذشت…!



خوابید…
 بدون “شب بخیر”
 شاید میدانست
 بی او
 هیچ ساعتی
 از زندگی ام
 بخیر نیست…



به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد،اما هر وقت تنم به جماعت بینا خورد گفتند:مگر کوری؟
روزگارت بی نیاز باد ازاین جماعت بینا

 

یادت بماند
سرم را شاید دیگران در نبودنت گرم کنند
اما{دلم}را هرگز….


تو شبهام بعد تو قطعأ نه ماهى هست نه مهتابى/
همش به فکر اینم تو؛ تو آغوش کى میخوابى/؟
از بس چشماى تو چرخید من از چشم تو افتادم/
مقصر من بودم
آره
زیاد بال و پرت دادم..


حــــــــرف دلــــــــم رو به هرکسی زدم،
دلــــــــش رو زدم. . .!


هر چه “بادا باد”
تاس دل میریزم؛
یا “بر باد” میروم.!
یا “از یاد”!


حرف توکه میشود…
من…
چقدرناشیانه ادعای بی تفاوتی میکنم!



در میان مردم عقرب صفت زندکی با مار هم یک ارزوست


ما همیشه با گرگ ها گشتیم،با شیرها نعره کشیدیم،با ببرها خوردیم و شب را در بیابان در کنارکفتارها خوابیدیم وعاقبت خودشکار خرگوش ها شدیم!!


لعنت به کسی که خود عوضیش بغل یکی دیگه هست..ولی یاد کثیفش پیش منه…


زانوهایم رادرآغوش کشیده بودم،وقتی که تو…
براى آغوش دیگرى زانوزده بودی!


یک نخ سیگار و هزار زخم..
ومن همچنان سردرگمم
که بر کدام زخم مرهمش کنم..


چه روزهایی رو تو نبودنت با سیگارم سر کردم…
بلاخره برگشتی و بعده این همه وقت اولین حرفی که زدی این بود:”اه چقدر سرفه میکنی اعصابم خورد شد…”



آهای آقاپسر!!!
وقتی یه دختربهت گفت
دوست دارم..
سریع جوابش نکن،
اینوبدون که اون دختر برای شکوندن غرورش مقابل تو
بارها درون خودش شکسته!!


بگذارتامیتوانم
 بگویم”دوستت دارم”..
 که وقتی توبری
 من میمانم وخاطر تو! .

این جماعت میگفتند، اشکهایت را خرجش نکن… راست میگفتند… بی من… تو… مفت هم نمی ارزی…


کاش از همون اول میدونستم، “دوست دارم” تکه کلام توست 


انسان ها عموما” ۲ دسته اند،
 تو و بقیه…



این روزهایم به تظاهرمیگذرد… تظاهر به بیتفاوتى..تظاهر به بیخیالى…به شادى,به اینکه دیگرهیچ چیزمهم نیست…اما…چه سخت میکاهد از جانم این
نمایش!!

آدما مترسک نیستن که وقتی واسه کلاغای دلتون تکراری شدن اونارو با یکی دیگه عوض کنید،
(حواستون باشه خودتون باشید قبل اینکه واسه دیگران مترسک بشید)


بازهم خیال تومرابرداشت…..
کجامیبردنمیدانم


اشکی که بی دلیل بیاد،، اشک دلتنگی نیست… اشک بی کسیست…


ما نسل بوسه های خیابانی هستیم. نسل خوابیدن با اس ام اس. نسل درددل با غریبه های مجازی. نسل جمله های کوروش و دکتر شریعتی. نسل کادوهای
یواشکی. نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس… نسل سوخته. نسل من… نسل تو… یادمان باشد هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم بین عذاب هایمان مدام
بگوییم یادش بخیر… دنیای ما همین طور بود

 

سلامتی رفیقی که تو رسم رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تارفیقش کم نیاره. سلامتی اونایی ک تو اوج سختی بجای این ک ترکمون کنه،درکمون کرد.


وقتی با دوستانت دعوا میکنی تازه میفهمی آنها چقدر از اسرارت با خبرند!


چه رسم جالبیست!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت,
صداقتت را میگذارند پای سادگی ات,
سکوتت را میگذارند پای نفهمیدن ات,
نگرانی ات را میگذارند پای
تهایی ات
و وفاداری ات را میگذارند پای بی کسی ات و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی,بی کسی و محتاج


یادت هست…؟
روزى پرسیدى این جاده کجا میرود…?
و من سکوت کردم…
دیدى…جاده جایى نرفت…!
اون که رفت,تو بودى….تو!!!


زیباترین نگاه را در چشمان کسى دیدم که هرگز مرا ندید



امان از وقتی که بعضیا نه عقل کافی واسه حرف زدن دارن و نه شعور کافی واسه لال شدن … امان …


بدتر از رفتن….
گندیست که….
انسانها به باور یکدیگر میزنند..!!



سیگار از عمرم می کاهد !
مگر تو عمر مرا می دانی که با آن محاسبه می کنی ؟ کسی نمی داند ، شاید همین فردا من نیز خاموش شوم !!!
سیگار دود می کنم تا یادم بماند من احمق بیشتر از این ریه های سوخته ام دوستت داشتم … !



خاطره یعنی
یه سکوت غیر منتظره میون خنده های بلند …


ﺧﺎﻃﺮﻩ الکل ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﭙﺮﻩ !
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺧﺎﻃﺮﻩ س …
می مونه ﻭ دمار از روزگارت در میاره !


یه لحظه هایی تو زندگی هست که سرجمع دو دقیقه هم نبوده اما یه عمره یادش داره ما رو داغون میکنه …


گاهی نیاز است دکتر به جای یک مشت قرص، برایت فریاد تجویز کند…



آنقدرعاشقانه زندگی کن که اگر رازهایت فاش شد بغض دنیابشکند


هیچ نمیداند جای قول و قرار هایمان امن است..!
زیر پاهایش…


گفت: دوستت دارم،
هرچى گشتم مثل تو پیدا نشد..
گفتم: خوب گشتى؟
گفت: آره..
گفتم: اگه دوستم داشتى نمى گشتى..


برایم در ردیف کسانی هستی که به قول نیمایوشیج”یادت روشنم میدارد”بیادتم…

 

احساس نبودنت
تمام غزل هایم را تمسخر میکند….
قافیه ها را بدون تو، باید به دار کشید….!!


رنج میکشم…
دلهره دارم…
گویند هیچ عشقی به سان عشق اول نیست…!!
لعنت بر من که عشق اولینم برایم،این چنین بود…
ناگوار…ناخوشایند…سرشار از دروغ ونامردی و خیانت…!
خدا به خیر کند بعد از این را…!


کافه اى شلوغ
من و تو
پشت به پشت نشسته ایم
سیگارهایى که متوالى خاموش مى کنیم
و حرف هایى که نمى زنیم
و ته سیگارهایى که له مى کنیم به جاى غرورمان.!


نه من دستهایش را رها میکنم,
نه او دلش می آید از من جدا شود,
همیشه و همه جا با همیم,,
من و تنهایی….



هر وقت به تو فکر میکنم، یکی از دکمه هایم شل می شود

و انقراض آغوشم یک نسل به تاخیر می افتد، دوست داشتن ِ تو جنینی است در من که نه سقط
میشود نه به دنیا می آید…!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
ادریس جمعه 2 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 08:30 ب.ظ

vaghean jomalate jalebi bood az weblagetoon ham khaili mamnoonam dar kol ayvallllllllllllll dar morede refaghat ham benevisid jalebtar mishe

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد